نوشته شده توسط : جوجه اردک زشت
به نام خدا

این استادِ باحالِمان از سَر ِ زیادیِ حال یک پروژه یِ خفن بارمان کرده است که باعث شده یک دست بَر سر و دستی بر کیبورد به سانِ بولدوزر بیفتیم رویِ سیستِمِمان و تا ساعاتی از سپیده دمان خرکاری بنماییم . یکی نیست بِهش بگوید بابا جان با این اِطِلاعاتِ اندک ما چطوری سایت طراحی کنیم ؟ دِلَم می خواهد این استادِمان را همچین بزنم که با دیوار کلاسِمان یکی شود . مردکِ آدم آهنی . اَه اَه اَه . ایششششششششششششششش . با اینکه از مردهای آویزان فوقُ العاده متنفِرَم و دلم میخواسته همیشه استادهایَم مرد و جِدی باشند اما این دیگر زیادی شبیه روبات است و آدم دِلَش میخواهد بِهش دست بزند تا مُطمَئِن شود که آدم آهنی نیست اما چه کنیم که اسلام دستِمان را بسته است . مَخلَص ِ کلام اینکه بدجوری در گِل گیر کرده ام .





:: بازدید از این مطلب : 723
|
امتیاز مطلب : 123
|
تعداد امتیازدهندگان : 33
|
مجموع امتیاز : 33
تاریخ انتشار : پنج شنبه 14 بهمن 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: